سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدّشان شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
بیستجان لنجان
 
بی حجابی آزادی زنان نیست، اسارت مرد و زن باهم است
 در لابه‌لای نظرات بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در خصوص مقوله‌ی حجاب، به این نکته برمی‌خوریم که ایشان صراحتا به شبهه‌ی آزادی زن به مثابه اختیاری بودن حجاب (و صدالبته در ادامه تبدیل می‌شود به برداشتن حجاب) پاسخ می‌دهند. همان‌طور که احتمالا شما هم مواجه شده‌اید، عده‌ای این شبه را مطرح می‌کنند که باید خانم‌ها حتی در جامعه‌ی اسلامی که تحت زعامت حکومت اسلامی‌ست، خانم‌ها را مختار بگذارند که حجاب‌شان را خودشان انتخاب کنند. زیرا این کار را عین آزاد بودن زن می‌دانند.
اما حضرت امام با نگاهی بنیادی به این مقوله، حتی آزاد بودن خانم‌ها در سایر جوامع را نیز شبح آزادی بیان کرده و اصل آنرا نوعی اسارت سراسری می‌دانند:
«اکثر شما خانمها آن زمان را یاد ندارید و شاید در بین شما بسیار کم باشد که آن زمان اسفبار را یاد داشته باشد. در آن زمان به اسم اینکه مى‏خواهیم نیمى از جمعیت ایران را فعال کنیم، آن شقىّ جنایتکار (رضا شاه پهلوی) دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جاى اینکه نیمى از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگرى هم که نیمه مردان بود به‏طور بسیار زیادى از فعالیت انداختند و این عروسکهایى که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابانها راه انداختند، آنهایى که در ادارات بودند، سایر افرادى که در ادارات بودند را هم از کارهاى خودشان بازداشتند و آنهایى که در خیابانها رها بودند، جوانهاى ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوانهاى ما را از دست آنها گرفتند.
به اصطلاح خودشان مى‏خواستند که تمدن شرق را وارد ایران کنند، و با آن وضعى که درست کردند، تمدن بزرگ اسلامى را هم از بین بردند. و بحمداللَّه در شهر مقدس قم آنچنان پایدارى کردند خانمها و بانوان که مشت به دهن آنها زدند و در تهران و سایر شهرها هم اکثریت زنها، اکثریت بانوان با آن مخالفت کردند و تو دهنى زدند؛ و همان مقدار از عروسکهایى که خودشان را مهیا کرده بودند براى اینکه، ایران را به فساد بکشند، کافى بود که جوانهاى ما را، چه دخترها و چه پسرها را منحرف کنند. و خداى تبارک و تعالى بر ما، بر ملت ما منت گذاشت و نجات داد این ملت را، این بانوان را از آن نقشه‏هایى که آنها کشیده بودند. و شما ملاحظه کنید در طول سلطنت این دو نفر فاسد، این خانمهایى که آمدند بیرون و وارد جامعه شدند، اینها چه کار مثبتى انجام دادند؟ الآن را مقایسه کنید با آن وقت.» صحیفه امام، ج‏17، ص: 360-359
همان‌طور که ملاحضه فرمودید طبق دیدگاه امام خمینی(ره) که برآمده از آموزه‌های اصیل دینی و نگاهی فطری به انسان است، بی‌حجاب آمدن خانم‌ها در جامعه به بهانه‌ی آزاد بودن آنها، حربه‌ای برای در بند کردن زنان و مردان با هم است تا بدین طریق، انسان به ماهو انسان از غایت ترسیم شده برای وی دور شود و تنها ابزاری باشد برای لذت و منفعت عده‌ای قلیل از ثروتمندان.
بدیهی‌ست وقتی حضرت امام در یک بیان کلی قائل به برهنه بودن خانم‌ها به بهانه‌ی آزادی در هیچ جای دنیا نیستند، مسلما در یک جامعه‌ی اسلامی که مردم آن جامعه با دستان خود حکومت اسلامی را بر سر کار آورده‌اند، نمی‌توانند حاضر به اجرای طرح آزادی زنان در انتخاب حجاب باشند. چرا که این طرح حتما از خارج آن جامعه‌ی دینی تزریق شده و نیت‌های سیاسی استکبار جهانی را مدنظر دارد.
البته باید در نظر داشت که قانون حجاب، باید همواره از پشتوانه‌ی فرهنگی خود که در بالا آمد سیراب شود و همین مقوله است که سنگینی بار فعالیت‌های فرهنگی را بر دوش دولت و فعالان فرهنگی بیشتر می‌کند. زیرا اگر زمینه‌ی فرهنگی مد نظر کمرنگ شود، قانون مدنظر بیشتر جنبه‌ی اجباری پیدا می‌کند و مردم درگیر با آن خالی از اقناع فکری در خصوص آن خواهند شد.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 93/6/28:: 9:27 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ